چگونه با پيکان قراضه مخ بزنيم...؟

تبلیغات

چگونه با پيکان قراضه مخ بزنيم...؟

 چگونه با پيکان قراضه مخ بزنيم...؟

 

فرض کنيد داريد توي خيابون رانندگي ميکنيد.يه دفعه چشمتون ميفته به يه ماشين خوشگل پرايد(البته همتون ميدونيد

که پرايد 2 زار نمي ارزه اما چون معمولاً بهترين وسيله انتقال هلو هاي سطح شهر مي باشد بنا براين ما بش ميگيم

ماشين خوشگل) خوب حالا يه کم اون قوه تخيل رو بيشتر به کار بندازيد و فکر کنيد که توي اون ماشين دو تا هلوي

رسيده وآبدار نشستند و دارن غش غش مي گن و مي خندن!اگه يه کم ديگه هم فکر کنيد مي فهميد که در اون لحظه

شما آرزو مکنيد که کاشکي يکي از اين هلو ها بغل شما باشه.باز هم فرض ميکنيم شما پشت فرمان يک پيکان سبز

رنگ مدل 45 هستيد به آينه اش هم يک عدد CD آويزونه و پشت شيشه عقب هم نوشتند "لطفاً مرا بشوييد" خوب

عکس العمل شما چيه در اون حالت؟ مسلمه ديگه به طرز...

 

مشاهده بقیه مطلب به ادامه ...



طنز زنان

طنز زنان 

 

این یک طنز خیلی ناراحت کننده و واقعی هست.

-اگر یک زن سیگار بکشد:

در امریکا به او می گویند :زنیکه سیگاری
در ایران به او می گویند : زنیکه معتاد فاحشه خیابانی لجن!
و در عربستان او را سنگسار می کنند!

۲-اگر یک زن برای برابری حقوق زن و مرد تلاش کند:

در امریکا به او می گویند : فمنیست
در ایران به او می گویند :تهمینه میلانی
و در عربستان او را سنگسار می کنند!

۳-اگر یک زن مورد تجاوز قرار بگیرد :

در امریکا او را به آسایشگاه روانی می برند تا او را به زندگی اجتماعی باز گردانند.
در ایران او را به آسایشگاه روانی می برند و او در آنجا خودکشی می کند!
و در عربستان او را سنگسار می کنند!

۴-اگر جسد زنی در یکی از میدان های شهر و درون یک کیسه پلاستیکی پیدا شود:

در امریکا : احتمالاً او یک زن خیابانی و بی خانمان بوده.
در ایران:احتمالاً شوهر غیرتی اش او را کشته
در عربستان: صد در صد بر اثر جراحات وارده ناشی از سنگسار به قتل رسیده است!

۵-زنان:

در امریکا اجازه دارند در پزشکی ، حقوق ، مهندسی و … تحصیل نمایند.
در ایران اجازه دارند در پزشکی ، حقوق ، مهندسی و …. به شرط تفکیک جنسیتی تحصیل نمایند
در عربستان اجازه دارند از بین بی سوادی و سنگسار یکی را برگزینند!

۶- مادر:

در امریکا: مادر و پدر مسئول نگه داری و تربیت و بزرگ کردن فرزندان هستند.
در ایران: مادر مسئول نگه داری و تربیت و بزرگ کردن فرزندان است.
در عربستان:فرقی نمی کند که مادر مسئول چیست چون در هر صورت سنگسار می گردد.

۷- اگر زنی بخواهد از شوهرش جدا شود:

در امریکا:درخواست طلاق می دهد و نیمی از سرمایه شوهرش به او میرسد( زمان بین درخواست طلاق و اتمام مراحل قانونی:دو هفته)
در ایران:در خواست طلاق می دهد و در صورتی که هیچ ادعایی نسبت به نفقه و مهریه نداشته باشد میتواند از همسرش جدا گردد(زمان بین درخواست طلاق و اتمام مراحل قانونی: ۱۴ الی ۱۵ سال!)
در عربستان:درخواست طلاق میدهد و شوهرش اجازه دارد او را سنگسار کند

۸-یک دختر ۱۸ ساله:

در امریکا نیازی به اجازه کسی برای انجام کارهایش ندارد.
در ایران تنها برای دست شویی رفتن و تنفس نیازی به اجازه کسی ندارد!
در عربستان اصولاً هیچ اجازه ای ندارد!!!

۹-تبریک میگم شما پدر شدید.بچتون یه دختره

در امریکا:Oh God Thanks
در ایران: خاک بر سرت حلیمه! بازم دختر زاییدی؟!؟!
در عربستان: نعم؟البنت؟ لا لا لا! أنا بد بخت! سنک سار یا زنده فی القبر هذه الدختر!

۱۰-زنی به شوهرش خیانت کرد….

در امریکا: طلاق ….
در ایران: فحش، کتک ، اسید ، چاقو ، قتل ناموسی…..
در عربستان: به دلیل دلخراش بودن صحنه ها از بیان آن عاجزیم.



 



یادداشت های روزانه عزرائیل

یادداشت های روزانه عزرائیل  

 

شنبه:
 

امروز رو مثلا گذاشته بودم واسه استراحت و رسیدگی به کارهای شخصی ام ولی مگه این مردم میذارن؟!

یکشنبه:
 

امروز واقعا اعصابم خورد بود چون به هیچکدام از کارهای اداریم نرسیدم.
 

8753تصادفی ، 6893 اعدامی ، 9872 تزریقی ، 44596 ایدزی ، و یک نفر بالای 145 سال سن رو واسه خاطر یک آدم

وقت نشناس از دست دادم ... برای خودکشی اونقدر قرص خواب خورده بود که هر کاری میکردم دیگه روحش بیدار

نمیشد!

 

برای مشاهده بقیه مطلب به ادامه...

 



خرتون که از پل گذشت

 خرتون که از پل گذشت

 

رئیس بانک به مشتری میگه
برای گرفتن وام باید به 2 سوال پاسخ بدی

شب جمعه شما شورت خانم رو در میاری یا خودش؟
مشتری : من در می یارم

2 رئیس بانک : حالا سوال
کارتون که تموم شد کی شورت رو پاش می کنه؟

مشتری : خودش

رئیس بانک متاسفم وام به شما تعلق نمی گیره

مشتری : چرا ؟


رئیس بانک :
چون خرتون که از پل گذشت پول ما رو هم نمی دی

ببخشیدا اما به نظرم خیلی جالب و البته واقعی اومد.
 

 

امیدوارم که از همه مطلب ها راضی بوده باشین و اگر جایی اشتباهی کردم حتما بهم بگید تا بتونم جبران کنم.

(با آرزوی موفقیت برای همه)



شعر طنز روز پدر و مادر

شعر طنز روز پدر و مادر

 

*وای روز مادر و روز پدر*

 

*جدم از ناراحتی آید به در*

 

*روز مادر یک النگو می دهم*

 

*زن دهد جوراب در روز پدر*

 

*تازه پول دومی را هم زمن*

 

*می ستاند از طریق گل پسر*

 

*قیمت جوراب من هم لاجرم*

 

*از النگو هست قدری بیشتر*

 



اگه پسرا نبودن...

اگه پسرا نبودن...

 

اگه پسرا نبودن کي مامانا رو دق مي داد؟

اگه پسرا نبودن کي خونه رو مي کرد باغ وحش؟
 

اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کيو ضايع مي کرد؟

اگه پسرا نبودن دخترا به چي مي خنديدن؟

اگه پسرا نبودن دخترا کيو سر کار مي ذاشتن؟

اگه پسرا نبودن دخترا کيو تيغ مي زدن؟

اگه پسرا نبودن کي تو کلاس مي رفت گچ مي ياورد؟

اگه پسرا نبودن کي اشغالا رو مي ذاشت جلوي در؟
 

پس قدر پسرا رو بدونیم!!!!!!!!!!!!!!!
 



چگونه يك خبر بد را اطلاع دهيم

 چگونه يك خبر بد را اطلاع دهيم

 

راهروي بيمارستان – روز – داخلي


مردي جوان در راهروي بيمارستان ايستاده، نگران و مضطرب. در انتهاي کادر در بزرگي ديده مي شود با تابلوي "اتاق

عمل".

چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح – با لباس سبز رنگ – از آن خارج مي شود. مرد نفسش را در سينه حبس مي

کند. دکتر به سمت او مي رود. مرد با چهره اي آشفته به او نگاه مي کند...

 

برای مشاهده بقیه مطلب به ادامه...


 





تست زن ذلیلی مخصوص آقایان ایرانی

تست زن ذلیلی مخصوص آقایان ایرانی 

 

1. با خانومت داری از یه مغازه لباس فروشی دیدن می کنی و ایشون از یه لباس 250000 تومنی خوشش میاد:
 

الف- زود با هم میرین تو مغازه و تمام حقوق یه ماهتو دو دستی تقدیم صاحب مغازه می کنی و تا آخر اون ماه غذاهای

طبیعی از قبیل باد و نور و هوا و ... می خورین!
 

ب- تا خانوم میاد اون لباسو نشونت بده خودتو به کوچه علی چپ میزنی انگار نه انگار که با تو بوده ! یه جوری مثل برق

و باد از اونجا دورش میکنی و تا اون لباس از مد نیفتاده به اون منطقه بر نمیگردی!

2. با خانومت داری میری رستوران, موقعی که به رستوران می رسید:
 

الف- مثل زن ذلیلا میری جلو و دو دستی درو براش باز میکنی که احتمالاً اونایی که از اونجا رد میشن فکر میکنن

جنابعالی پادو تشریف دارید.

 

برای دیدن بقیه مطلب به ادامه ...

 



شرایط خواستگاری به تفکیک محل زندگی

شرایط خواستگاری به تفکیک محل زندگی  

 

1-در شهر خرم آباد از استان لرستان:شرایط عبارتند از: 

*داشتن باشگاه بدنسازی

*داشتن حداقل یک مقام نائب قهرمانی در مسابقات قویترین مردان ایران

*داشتن عکس یادگاری و امضا از فرامرز خود نگار و محراب فاطمی

*بازگرداندن کمک های مردمی مفقود شده در زلزله بم به مسئولان ذیربط!!!

*نکته:در صورتی که عضلات شکم شش طبقه باشند امتیاز ویژه محسوب خواهد شد!(5 امتیاز(

-2شهر تبریز از استان آذربایجان غربی.شرایط عبارتند از:

 

برای مشاهده بقیه مطلب به ادامه...



 



مرد عجیب

مرد عجیب

 

گویند مردی که کار و پیشه اش خالی کردن چاه مستراح بود روزی از سرای عطر فروشان میگذشت که ناگه غش کرد و از

حال رفت…! مشک و عنبر آوردند و زیر بینی اش گرفتند که شاید بهوش اید اما نیامد…! عاقل مردی که می گذشت گفت

این مرد عمری در چاه خلا گذرانده و عادت به بوی مشک و عنبر ندارد بروید قدری ... بیاورید زیر بینی اش بگیرید تا بهوش

اید… ! سر چوبی را در چاه خلا فرو بردند و اوردند زیر بینی ان مرد گرفتند و مرد چشمانش را گشود و به حال امد… !

در حاشيه جلسه علني مجلس خبرنگاران صداوسيما به سراغ نمايندگان مخالف شجريان رفتن تا از اونها در حمايت از

تصميم سازمان صدا و سيما در کنار گذاشتن ربناي شجريان مصاحبه بگيرند.
 

یکی از این نماینده ها گفته :صداي يک چوب خشک از صداي شجريان بهتر است!
 

و دیگری نیز گفته :حالت مشمئز کننده اي به من دست مي دهد وقتي صداي ربنای او را مي شنوم.…!بوی مشک و

عنبر یا ...
 



قوی باش

قوی باش 

 

مردی پس از 15 سال از زندان فرار میكنه .

او مقابل خانه ای نگاه میكنه تا بتونه پول و اسلحه گیر بیاره

ولی در اونجا زن و مرد جوانی رو در رختخواب پیدا میكنه .

ابتدا مرد جوان رو به صندلی طناب پیچ میكنه

سپس خانم خوشكله رو به صندلی میبنده و نزدیك میشه و بوسه ای به گردنش میزنه و میره حمام تا دوش بگیره.

مرد جوان به همسرش میگه :

 

مشاهده بقیه داستان در ادامه...



 



داستان دو مجسمه

داستان دو مجسمه

 

توي يه پارك در سيدني استراليا دو مجسمه بودند يك زن و يك مرد. اين دو مجسمه سالهاي سال دقيقا روبه‌روي

همديگر با فاصله كمي ايستاده بودند و توي چشماي هم نگاه ميكردند و لبخند ميزدند. يه روز صبح خيلي زود يه

فرشته اومد پشت سر دو تا مجسمه ايستاد و گفت:" از آن جهت كه شما مجسمه‌هاي خوب و مفيدي بوديد و به

مردم شادي بخشيده‌ايد، من بزرگترين آرزوي شما را كه همانا زندگي كردن و زنده بودن مانند انسانهاست براي شما

بر آورده ميكنم. شما 30 دقيقه فرصت داريد تا هر كاري كه مايل هستيد انجام بدهيد." و با تموم شدن جمله‌اش دو تا مجسمه رو تبديل به انسان واقعي كرد: يك زن و يك مرد.
 

دو مجسمه به هم لبخندي زدند و به سمت درختاني و بوته‌هايي كه در نزديكي اونا بود دويدند در حالی كه تعدادي

كبوتر پشت اون درختها بودند، پشت بوته‌ها رفتند. فرشته هر گاه صداي خنده‌هاي اون مجسمه‌ها رو ميشنيد

لبخندي از روي رضايت ميزد. بوته‌ها آروم حرکت ميكردند و خم و راست ميشدند و صداي شكسته شدن شاخه‌هاي

كوچيك به گوش ميرسيد. بعد از 15 دقيقه مجسمه‌ها از پشت بوته‌ها بيرون اومدند در حالیکه نگاههاشون نشون ميداد كاملا راضي شدن و به مراد دلشون رسيدن.
 

فرشته كه گيج شده بود به ساعتش يه نگاهي كرد و از مجسمه‌ها پرسيد:" شما هنوز 15 دقيقه از وقتتون باقي

مونده، دوست نداريد ادامه بدهيد؟" مجسمه مرد با نگاه شيطنت‌آميزي به مجسمه زن نگاه كرد و گفت:" ميخواي يه

بار ديگه اين كار رو انجام بديم؟" مجسمه زن با لبخندي جواب داد:" باشه. ولي اين بار تو كبوتر رو نگه دار و من مي ر...نم روي سرش!



 

 

 

 


 



دنياي عجيب يك مرد

دنياي عجيب يك مرد

 

آقايي از رفتن روزانه به سر كار خسته شده بود ، در حالي كه خانمش هر روز در خانه بود !
 

او مي خواست زنش ببيند براي او در بيرون چه مي گذرد ...
بنابراين شروع به دعا كرد :
 

خداي عزيز! من هر روز سر كار مي روم و بيش از ۸ ساعت بيرونم در حاليكه خانمم فقط در خانه مي ماند! من مي

 

خواهم او بداند براي من چه مي گذرد ؟!
بنابراين لطفا اجازه بدين براي يك روز هم كه شده جاي ما با هم عوض بشه !!!

 

ادامه داستان در ادامه مطلب...



 



(25) راه برای بازی کردن با اعصاب دیگران

(25) راه برای بازی کردن با اعصاب دیگران 

 

. روزهاي تعطيل مثل بقيه روزها ساعتتون رو كوك كنين تا همه از خواب بپرن! ?اين روش براي افرادي كه غير از

ساديسم ، رگه هايي از مازوخيسم هم دارن پيشنهاد ميشه! 2. سر چهارراه وقتي چراغ سبز شد دستتون رو روي

بوق بذارين تا جلويي ها زود تر راه بيفتند . 3. وقتي ميخواين برين دست به آب با صداي بلند به اطلاع همه

برسونين . 4. وقتي از کسي آدرسي رو مي پرسين بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوي چشمش از يه نفر ديگه

بپرسين . 5. کرايه تاکسي رو بعد از پياده شدن و گشتن تمام جيبهاتون به صورت اسکناس هزاري پرداخت کنيد . 6.

همسرتون رو با اسم همسر قبليتون صدا بزنين . 7. جدول نيمه تموم دوستتون رو حل کنين . 8. روي اتوبان و جاده

روي لاين منتهي اليه سمت چپ با سرعت پنجاه کيلومتر در ساعت حرکت کنين . 9. وقتي عده زيادي مشغول

تماشاي تلويزيون هستند مرتب کانال رو عوض کنين . 10. از بستني فروشي بخواين که اسم پنجاه و چهار نوع

بستني رو براتون بگه . 11. در يک جمع سوپ يا چايي رو با هورت کشيدن نوش جان کنين . 12. به کسي که دندون

مصنوعي داره بلال تعارف کنين. 13. وقتي از آسانسور پياده ميشين دکمه هاي تمام طبقات رو بزنين و محل رو ترک

کنين . 14. وقتي با بچه ها بازي فکري مي کنين سعي کنين از اونها ببرين . 15. موقع ناهارتوي يک جمع جزئيات

تهوع و گلاب به روتون استفراغي که چند روز پيش داشتين رو با آب و تاب تعريف کنين . 16. ايده هاي ديگران رو به

اسم خودتون به کار ببرين . 17. بوتيک چي رو وادار کنيد شونصد رنگ و نوع مختلف پيراهنهاشو باز کنه و نشونتون

بده و بعد بگين هيچ کدوم جالب نيست و سريع خارج بشين . 18. شمع هاي کيک تولد ديگران رو فوت کنين . 19. اگر

سر دوستتون طاسه مرتب از آرايشگرتون تعريف کنين . 20. وقتي کسي لباس تازه مي خره بهش بگين خيلي گرون

خريده و سرش کلاه رفته. 21. صابون رو هميشه کف وان حموم جا بذارين. 22. روي ماشينتون بوقهاي شيپوري نصب

کنين . 23. وقتي دوستتون رو بعد ازيه مدت طولاني مي بينين بگين چقدر پير شده . 24. وقتي کسي در جمعي

جوک تعريف مي کنه بلافاصله بگين خيلي قديمي بود . 25. چاقي و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش يادآوري

کنين. 

 



+18

+18 

 

دانایی را پرسیدند چیست محبوب ترین عدد در اینترنت ؟ فرمود +18

 

چرا که وقتی خلایق آن را بینند، بی‌اختیار عنان از کف دهند و چشم‌ها را گشاد گردانند و آب از دهانشان چکه نماید و

 

دست‌هایشان همی لرزد و در صورتی که لازم باشد از مرزها گذر کنند و در آخر نیز یا دست از پا درازتر باشند

 

و یا احساس دست از پا درازتری نمایند و من همچنان در عجبم از راز این عدد.


 



سه نفر آمريکايي و سه نفر ايراني

 سه نفر آمريکايي و سه نفر ايراني

 

سه نفر آمريکايي و سه نفر ايراني با همديگر براي شرکت در يک کنفرانس مي رفتند. در ايستگاه قطار سه آمريکايي هر کدام يک بليط خريدند، اما در کمال تعجب ديدند که ايراني ها سه نفرشان يک بليط خريده اند. يکي از آمريکايي ها گفت: چطور است که شما سه نفري با يک بليط مسافرت مي کنيد؟ يکي از ايراني ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهيم...

 

 

مشاهده بقیه مطلب در ادامه...

 



سرباز فداکار

سرباز فداکار

 

دوتا سرباز میرن کنار دریا یکی شون شنا بلد نبود می اوفته تو آب

*******************

دوستش که همراش بود نجاتش می ده.

*******************

عصری فرمانده ، سرباز دومی رو احضار می کنه و بهش می گه برای کار قهرمانانه ای که کردی ما می خواستیم بهت

*******************

پاداش بدیم ولی متأسفانه برادری که صبحی نجاتش دادی به دلیلی که هنوز برامون مشخص نشده، با کمربند

خودکشی کرد.

*******************

غضنفر با لبخندی ملیحی گفت نه سردار خودکشی نکرده!

*******************

از آب که گرفتمش حسابی خیس بود با کمربند آویزونش کردم خشک شه.
 



رزم رستم و جمونگ

رزم رستم و جمونگ

 

کنون رزم جومونگ و رستم شنو، دگرها شنیدستی این هم شنو

به رستم چنین گفت اون جومونگ!


ندارم ز امثال تو هیچ باک
که گر گنده ای من ز تو برترم
اگر تو یلی من ز تو یلترم

رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت...

 

دعا کن در ادامه مطلب اتفاق بدی براشون نیفته...

 



رزم (رستم و ویروس)

رزم (رستم و ویروس) 

 

کنون رزم virus و رستم شنو دگرها شنیدستی این هم شنو

که اسفندیارش یک disk داد بگفتا به رستم که ای نیکزاد

در این disk باشد یکی file ناب که بگرفتم از site افراسیاب

چنین گفت رستم به اسفندیار که من گشنمه نون سنگک بیار

جوابش چنین داد خندان طرف که من نون سنگک ندارم به کف

برو حال می کن بدین disk هان! که هم نون و هم آب باشد در آن

تهمتن روان شد سوی خانه اش شتابان به دیدار رایانه اش...

 

زود برو ادامه مطلب که رستم دلش برای اون صدات تنگ شده...



ليست صفحات
تعداد صفحات : 2
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
.